آسمون روى خونم آبى نیست
شعله ى چراغ من آبى نیست
دیگه رنگ عاشقى تو نقاشى آبى نیست
توى جوى کوچمون آب زلال آبى نیست
ما مى خوایم آبى باشیم
ما مى خوایم عاشق باشیم
دیگه توى دیگ سیاه خون و خشونت نجوشه
رنگ خون آبى بشه مثل خون تو رگ
شب آبى رنگ دریا رنگ عشق
رنگ چشم مهتاب رنگ آبى عشق
اگه توى جوى کوچه آب سیاه آبى بشه
اگه رنگ نقاشى تو نقاشى آبى بشه
قلم و وردار ویه عشق بکش
خون و از نقاشى بردار ، گلاى آبى بکش
زه و از کمون بکش ، زندون تو آسمون ابى بکش
زندون و تو آسمون آزاد بکش